همممممــــ....
انـــگار توو یه ســـفر طولانی بودم...
دلم برای نوشتن تنگ شده بود
بـــاز اومدم تا برای دوســـتای با حوصلم بنویسم
نـــه....
اومدم برای خـــودم بنویســـم...
قلمو به دست دل بدمو بزارم فـــریاد بزنه.احساس کنه یکجا پیدا شده که تووش مستاجـــر نیست...
با قـــاصـــدک شروع کردم و با عـــصیان ادامه دادم....
با بنیامین آغـــاز شـــدم،با مـــیلاد شکــستم و با ...
هه...به هر حال هـــنوز زندم...
میزارم قلبم توو این دنیای مجــازی پرواز کنه تا میون ذهن های هرزه پژمرده تر نشه...
خوش اومدی... :-)
پاسخحذفیوسف